Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@14:47:46 GMT

پشت پرده فوران یک وحشت / چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۹۱۵۰۷

پشت پرده فوران یک وحشت / چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟

فرارو- اسلاوی ژیژک، فیلسوف فرهنگی؛ نامه سرگشاده موسسه آینده زندگی که خواستار توقف شش ماهه محتاطانه در توسعه هوش مصنوعی شده پیش‌تر توسط هزاران شخصیت برجسته از جمله ایلان ماسک به امضا رسیده است، امضاکنندگان نگران هستند که آزمایشگاه‌های هوش مصنوعی برای توسعه و استقرار سیستم‌های قدرتمندی که هیچ کس از جمله سازندگان آن قادر به درک، پیش بینی یا کنترل‌شان نباشد در مسابقه‌ای خارج از کنترل گرفتار شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرارو به نقل از پروژه سندیکایی، چه چیزی قادر به توضیح این حجم از فوران وحشت در میان گروهی خاصی از نخبگان است؟ کنترل و تنظیم آشکارا در مرکز داستان قرار دارد، اما توسط چه کسی؟ در طول وقفه نیم ساله پیشنهادی زمانی که بشریت می‌تواند خطرات را ارزیابی کند چه کسی از انسانیت حمایت می‌کند؟ از آنجایی که آزمایشگاه‌های هوش مصنوعی در چین، هند و روسیه به کار خود (احتمالا در خفا) ادامه خواهند داد بحث عمومی جهانی در مورد این موضوع غیرقابل تصور است.

با این وجود، ما باید در نظر بگیریم که در اینجا چه چیزی در خطر است. "یووال نوح هراری" مورخ در سال ۲۰۱۵ میلادی در کتاب خود به نام "انسان خردمند" پیش بینی کرده بود که محتمل‌ترین نتیجه هوش مصنوعی یک شکاف رادیکال بسیار قوی‌تر از شکاف طبقاتی در جامعه بشری خواهد بود. به زودی بیوتکنولوژی (فرآوری زیستی) و الگوریتم‌های رایانه‌ای به قدرت خود در تولید بدن، مغز و ذهن خواهند پیوست و در نتیجه شکاف بزرگ‌تری "بین کسانی که می‌دانند چگونه بدن و مغز را مهندسی کنند و آنانی که نمی‌دانند" ایجاد خواهند کرد. در چنین دنیایی "کسانی که سوار قطار پیشرفت می‌شوند توانایی‌های الهی در خلقت و نابودی را به دست می‌آورند در حالی که آنانی که پشت سر باقی می‌مانند با انقراض مواجه خواهند شد".

وحشت بازتاب یافته در نامه مرتبط با هوش مصنوعی ناشی از این ترس است که حتی کسانی که در "قطار پیشرفت" هستند نتوانند آن را هدایت کنند. اربابان فئودال دیجیتال کنونی ما ترسیده‌اند. با این وجود، آن چه آنان می‌خواهند بحث عمومی نیست بلکه توافقی بین دولت‌ها و شرکت‌های فناوری به منظور حفظ قدرت در جایی است که متعلق به آنان می‌باشد.

گسترش گسترده قابلیت‌های هوش مصنوعی یک تهدید جدی برای صاحبان قدرت محسوب می‌شود از جمله برای کسانی که هوش مصنوعی را توسعه می‌دهند و می‌خواهند مالک و کنترل کننده آن باشند. این به چیزی کم‌تر از پایان سرمایه داری آن گونه که ما می‌شناسیم اشاره می‌کند و در چشم انداز یک سیستم هوش مصنوعی خود بازتولید کننده که به ورودی کمتری از سوی عوامل انسانی نیاز خواهد داشت آشکار می‌شود (تجارت الگوریتمی بازار صرفا اولین گام در این مسیر است). انتخابی که برعهده ما گذاشته می‌شود بین شکل جدیدی از کمونیسم و هرج و مرج غیرقابل کنترل خواهد بود.

چت بات‌های گفتگوی جدید به بسیاری از افراد تنها (یا نه چندان تنها) شب‌های بی پایانی گفتگوی دوستانه درباره فیلم، کتاب، آشپزی یا سیاست را ارائه می‌دهند. برای استفاده مجدد از استعاره قدیمی من چیزی که مردم به دست خواهند آورد نسخه هوش مصنوعی قهوه بدون کافئین یا نوشابه بدون قند است: یک همسایه با رفتار دوستانه که به سادگی خود را با نیاز‌های شما سازگار می‌کند.

ساختاری از انکار فتیشیستی در اینجا وجود دارد: "من به خوبی می‌دانم که با یک شخص واقعی صحبت نمی‌کنم، اما به نظر می‌رسد که من هستم بدون هیچ یک از خطرات همراه آن".

در هر صورت، بررسی دقیق نامه هوش مصنوعی نشان می‌دهد این نامه تلاش دیگری برای منع غیرممکن است. این یک پارادوکس (تناقض) قدیمی است: برای ما به عنوان انسان غیرممکن است که در آینده پسا انسان شرکت کنیم بنابراین، باید توسعه آن را ممنوع کنیم. برای این که حول این فناوری‌ها متمرکز شویم باید سوال قدیمی لنین را بپرسیم: آزادی برای چه کسی و برای انجام چه کاری؟ آیا ما خیلی بیش‌تر از آن چه که تصور می‌کردیم کنترل نشده بودیم؟

به جای هشدار درباره تهدید آزادی و حیثیت‌مان در آینه شاید ابتدا باید به این فکر کنیم که آزادی فعلی به چه معناست. تا زمانی که این کار را انجام ندهیم مانند افراد هیستریکی عمل می‌کنیم که به گفته "ژاک لکان" روانکاو فرانسوی به دنبال استادی ناامید هستیم، اما تنها استادی که بتوانیم بر آن مسلط شویم.

"رای کورزویل" آینده نگر پیش بینی می‌کند که به دلیل ماهیت تصاعدی پیشرفت فناوری ما به زودی با ماشین‌های "معنوی" روبرو خواهیم شد که نه تنها همه نشانه‌های خودآگاهی را نشان می‌دهند بلکه از هوش انسانی نیز بسیار فراتر می‌روند. با این وجود، نباید این موضع "پسا بشری" برای مشغله پارادایمی مدرن را با دستیابی به تسلط کامل تکنولوژیکی بر طبیعت اشتباه گرفت. در عوض آن چه ما شاهد آن هستیم معکوس دیالکتیکی این روند است.

علوم "پسا بشری" امروزی دیگر در مورد سلطه نیست. باور آن شگفت انگیز است: مدل‌های هوش مصنوعی "جعبه سیاه" چه نوع ویژگی‌های احتمالی و برنامه ریزی نشده‌ای را ممکن است برای خود به دست آورند؟ هیچ کس نمی‌داند و هیجان خاصی در این باره نهفته است.

از این رو، در اوایل قرن حاضر "ژان پیر دوپوی" فیلسوف – مهندس فرانسوی در عرصه رباتیک، ژنتیک، فناوری نانو، حیات مصنوعی و هوش مصنوعی جدید وارونگی عجیبی از غرور سنتی انسان محور را تشخیص داد که فناوری آن را قادر می‌سازد.

او می‌گوید: "چگونه می‌توانیم توضیح دهیم که علم به یک فعالیت خطرناک تبدیل شده که به گفته برخی از دانشمندان برجسته امروزه تهدید اصلی برای بقای بشریت است؟ برخی از فیلسوفان در پاسخ به این پرسش می‌گویند که رویای دکارت یعنی ارباب و مالک طبیعت شدن اشتباه بوده و باید فورا به وضعیت "تسلط بر تسلط" بازگردیم. آنان چیزی نفهمیده اند. آنان نمی‌بینند که فناوری که از طریق همگرایی همه رشته‌ها در افق ما نمایان می‌شود و دقیقا هدف آن عدم تسلط است. مهندس فردا نه به سبب سهل انگاری یا نادانی بلکه از روی اختیار شاگرد جادوگر خواهد بود".

بشریت در حال خلق خدا یا شیطان خود است. در حالی که نمی‌توان نتیجه را پیش بینی کرد یک چیز قطعی است: اگر چیزی شبیه "پسا انسانیت" به عنوان یک واقعیت جمعی پدیدار شود جهان بینی ما هر سه موضوع تعیین کننده و هم‌پوشاننده خود را از دست خواهد داد: انسانیت، طبیعت، و الوهیت. هویت ما به عنوان انسان تنها در برابر پس زمینه طبیعت غیر قابل نفوذ می‌تواند وجود داشته باشد، اما اگر زندگی به چیزی تبدیل شود که بتوان آن را به طور کامل توسط فناوری دستکاری کرد ویژگی "طبیعی" خود را از دست خواهد داد. وجود کاملا کنترل شده فاقد معناست، چه برسد به خوشبختی. مساله این است آیا ما هوش مصنوعی‌ای که ایجاد کردیم را مورد پرستش قرار خواهیم داد؟

هر دلیلی برای نگرانی وجود دارد که بینش‌های فنی - شناختی جهان پسا بشری، خیال پردازی‌های ایدئولوژیکی هستند که ورطه‌ای را که در انتظار ماست مبهم می‌سازند. نیازی به گفتن نیست که بیش از شش ماه مکث مورد نیاز است تا اطمینان حاصل شود که انسان‌ها در آینده‌ای نه چندان دور بی ربط نشوند و زندگی شان بی معنا نخواهد شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: هوش مصنوعی هوش مصنوعی پیش بینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۹۱۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا نمی‌توانیم همه زباله‌های‌مان را داخل آتشفشان‌ها بسوزانیم؟

درست است که گدازه آنقدر داغ است که می‌تواند مقادیری از زباله‌های ما را بسوزاند اما همه گدازه‌ها دمای یکسانی ندارند و فارغ از دما، موارد دیگری همچون خطرناک بودن، اعتقادات و کمبود آتشفشان وجود دارد که اجازه انجام چنین کاری را نمی‌دهد.

به گزارش ایسنا،  هنگامی که آتش‌فشان کیلاویا(Kilauea) در جزیره بزرگ هاوایی در سال ۲۰۱۸ فوران کرد، جریان گدازه داغ‌تر از ۲۰۰۰ درجه فارنهایت(۱۱۰۰ درجه سانتیگراد) بود. این دما از دمای سطح سیاره زهره نیز بیشتر است و به اندازه‌ای داغ است که بسیاری از سنگ‌ها را ذوب می‌کند. همچنین به اندازه کوره‌های زباله‌سوزی که معمولا زباله‌ها را در دمای ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ فارنهایت(۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد) می‌سوزانند، داغ است.

به نقل از کانورسیشن، با این وجود همه گدازه‌ها دمای یکسانی ندارند. فوران‌ها در هاوایی نوعی گدازه به نام بازالت تولید می‌کنند. بازالت بسیار داغ‌تر و سیال‌تر از گدازه‌هایی است که در آتشفشان‌های دیگر فوران می‌کنند. به عنوان مثال، فوران سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ در کوه سنت هلن یک گنبد گدازه‌ای با دمای سطحی کمتر از حدود ۱۳۰۰ فارنهایت(۷۰۴ درجه سانتیگراد) ایجاد کرد.

به غیر از دما، دلایل دیگری برای نریختن زباله‌هایمان در آتشفشان‌ها وجود دارد.

در وهله اول اگرچه گدازه در دمای ۲۰۰۰ درجه فارنهایت می‌تواند بسیاری از مواد درون سطل‌های زباله ما از جمله ضایعات غذا، کاغذ، پلاستیک، شیشه و برخی فلزات را ذوب کند اما به اندازه کافی داغ نیست که بسیاری از مواد رایج دیگر از جمله فولاد، نیکل و آهن را ذوب کند.

علاوه بر این آتشفشان‌های زیادی روی زمین وجود ندارند که دریاچه‌های گدازه‌ای یا دهانه‌های کاسه‌مانند پر از گدازه داشته باشند که بتوانیم زباله‌ها را در آن‌ها بریزیم. از میان هزاران آتشفشان روی زمین، دانشمندان تنها هشت مورد را با دریاچه‌های گدازه فعال می‌شناسند. بیشتر آتشفشان‌های فعال دارای دهانه‌های پر از سنگ و گدازه‌های سرد شده هستند.

مشکل سوم این است که ریختن زباله در آن هشت دریاچه گدازه فعال کار بسیار خطرناکی است. دریاچه‌های گدازه با پوسته‌ای از گدازه‌های خنک کننده پوشیده شده‌اند، اما درست در زیر آن پوسته مذاب و به شدت داغ قرار دارد. اگر سنگ‌ها یا مواد دیگر روی سطح دریاچه گدازه‌ای بیفتند، پوسته را می‌شکنند، گدازه زیرین را مختل می‌کنند و باعث انفجار می‌شود.

این اتفاق در کیلاویا در سال ۲۰۱۵ افتاد. بلوک‌های سنگ از لبه دهانه به درون دریاچه گدازه سقوط کرد و باعث انفجار بزرگی شد که سنگ‌ها و گدازه‌ها را به بالا و بیرون از دهانه پرتاب کرد. هر کسی که زباله را به دریاچه گدازه می‌اندازد باید فرار کند و از زباله‌ها و گدازه‌های شعله ور دور شود.

اما فرض کنید می‌شد زباله‌ها را با خیال راحت در یک دریاچه گدازه ریخت. در آن صورت برای زباله‌ها چه اتفاقی می‌افتاد؟ وقتی پلاستیک‌ها، زباله‌ها و فلزات می‌سوزند، گازهای سمی زیادی آزاد می‌کنند. آتشفشان‌ها در حال حاضر تُن‌ها گاز سمی از جمله گوگرد، کلر و دی اکسید کربن منتشر می‌کنند.

گازهای گوگرد می‌توانند مه اسیدی ایجاد کنند که ما آن را «وُگ» یا مه آتشفشانی می‌نامیم. این گازها می‌تواند گیاهان را از بین ببرد و باعث مشکلات تنفسی برای افراد نزدیک به آن شود. مخلوط کردن این گازهای آتشفشانی خطرناک با گازهای دیگر ناشی از سوزاندن زباله‌های ما، بخار حاصل را برای مردم و گیاهان نزدیک آتشفشان مضرتر می‌کند.

در نهایت، بسیاری از جوامع بومی، آتشفشان‌های مجاور را مکان‌های مقدسی می‌دانند. به عنوان مثال، دهانه‌ای در کیلاویا خانه پله Pele، الهه آتش بومی هاوایی در نظر گرفته می‌شود و منطقه اطراف دهانه برای بومیان هاوایی مقدس است. پرتاب زباله در آتشفشان‌ها توهین بزرگی به آن فرهنگ‌ها خواهد بود.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • (ویدئو) اتفاقی عجیب برای یک رخت‌آویز
  • (ویدئو) چه اتفاقی برای نتانیاهو خواهد افتاد؟
  • نخستین امپراتور روم کجا دفن شد؟
  • (ویدئو) فوران یک آتشفشان در اندونزی و تخلیه ساکنان
  • فیلم/ فوران آتشفشان در اندونزی
  • اتفاقی تلخ برای والیبال ایران
  • ویژگی جدیدی که به ChatGPT اضافه شد | روبات هوش مصنوعی به چه چیزی مجهز شد؟
  • فوران دوباره کوه «روآنگ» در اندونزی
  • تحقیقات اتحادیه اروپا از متا بر سر کنترل اطلاعات غلط
  • چرا نمی‌توانیم همه زباله‌های‌مان را داخل آتشفشان‌ها بسوزانیم؟